توسعهی مهارتهای حل مسئله: دومین سطح تابآوری
1-تمرکز بر حل مسئله در عوض واکنشهای عاطفی
سطح دوم تابآوری نشان میدهد افرادی که بر حل مسائل تمرکز میکنند، نسبت به افرادی که احساس ناامیدی و درماندگی داشته یا خیلی احساسی عاطفی عمل میکنند، دارای تابآوری بیشتری هستند.
ما در کل دو نوع مقابله با مشکلات و بحرانها داریم:
مقابلهی هیجانمدار emotion-focused coping
مقابلهی مسئلهمدار problem-focused coping
واکنشهای احساسی بالا در زمان بد جلوی اقدام موثر را میگیرد. افراد تابآور در مواقع بحرانی واکنشهای عاطفی خود را کنترل کرده و سعی میکنند ابتدا مشکلات را شناسایی کرده و سپس احساسات خود را بروز دهند.
مقابلهی مسئلهمدار با بررسی موقعیت، درک دقیق از مسئله و تشریح نتایجی که به دنبال آن هستیم شروع میشود. یعنی مشاهدهی جایگاه خودمان که کجا قرار داریم و به کجا خواهیم رفت.
بسازیم و توسعه دهیم؛ به ذهن خود کمک کنیم و لذت ببریم
احساساتی مانند لذت، ایفای نقش، قناعت، رضایت شغلی، عشق و محبت، خندیدن و گذراندن زمان با دوستان، تواناییهای ذهنی ضروری برای حل مسئله را افزایش میدهند. در مقابل عواطف منفی منجر به کاهش تابآوری میشود.
پس زمانی را به خندیدن اختصاص دهیم، لحظات شاد را به خاطر بسپاریم و روزانه گلها را ببوئیم. این اعمال بر ذهن و سیستم عصبی ما تاثیرگذار است و منجر به تقویت مهارتهای حل مسئله شده و تابآوریمان را افزایش میدهد.
2- یادگیری استفاده از سه هوش یعنی تحلیلی، خلاقانه و کاربردی.
استرنبرگ 2003 از سه نوع هوش نام میبرد:
الف- هوش تحلیلی Analytical Intelligence یعنی استفاده از منطق، علت و تفکر انتزاعی برای حل مشکلات متعارف
ب- هوش خلاقانه Creative Intelligence مورد استفاده در ارائهی راهحلهای نامتعارف در شرایط جدید و غیرمعمولی
ج- هوش کاربردی Practical Intelligence جهت حل مشکلات موقعیتی (وابسته به موقعیتهای زندگی) و واقعی زندگی
الف- حل تحلیلی مسئله
حل هر نوع مسئله همیشه با پرسیدن سوالات شروع میشود.
اول: با پرسیدن سوالات زیر درک دقیقی از ماهیت ترس، چالش یا مشکل داشته باشیم:
مسئله چیست؟
واقعیت چیست؟
این مشکل چقدر جدی است؟
آیا این مشکل نیاز به اقدام فوری دارد؟
چقدر زمان دارم؟
آیا به اطلاعات اضافی نیاز دارم؟
در مورد این مسئله میتوانم کاری انجام دهم؟
آیا به تنهایی میتوانم اقدامی صورت دهم؟
دوم: از خودمان بپرسیم:
چه چیزی میخواهم؟
هدف من چیست؟
چه نوع نتیجهای راضی کننده است؟
آیا هدف و نتیجهی کار من بر کسی تاثیرگذار است؟
سوم: دو یا چند روش جهت حل مسئله بیان کنیم. به خطرات و اثرات منفی بالقوه هر یک از راهحلها نگاه کنیم. در صورت داشتن زمان میتوانیم مشورت هم بگیریم.
چهارم: کارها را پیش ببریم.
پنجم: به اثر کارهایمان توجه کنیم. سوالاتی را مطرح کنیم که بازخورد دقیقی داشته باشد. اگر مسئلهای زمان بر است نشانههایی مبنی بر انجام کار در مسیر درست را جستجو کنیم.
ششم: از نتایج به دست آمده مطالبی فرا بگیریم. درک خودمان را از مسئله و موقعیت ارزیابی کنیم.
هفتم: تلاشهای خودمان را مورد بازنگری قرار بدهیم. اگر کاری موثر واقع نشده کار دیگری انجام بدهیم (سراغ گزینهی بعدی لیستمان برویم).
هشتم: با پرسیدن سوالات زیر نتیجه را دوباره ارزیابی کنیم:
آیا نتیجه رضایت بخش است؟
آیا باید موقعیت را ترک کنیم و از روش دیگری استفاده کنیم؟
نهم: از خودمان سوال کنیم:
از این مطالب چه چیزی یادگرفتهام؟
آیا نشانهی اولیهای وجود دارد که آنرا نادیده گرفتهام؟
چه درسهایی میتوانم کسب کنم؟
چگونه میتوانم در آینده از مشکلات مشابه دوری کنم؟
ب- حل خلاقانهی مسئله
در حل خلاقانه مسئله ما به دنبال ایدهها و راهحلهای غیر متعارف هستیم. حل خلاقانهی مسئله بر این اساس قرار دارد:
چطور میتوان از طریق بررسی فضای درونی خود به کشف بینشی نو نائل شد؟
در حل خلاقانهی مسئله پارادوکس جالبی وجود دارد، در زمان توقف تلاش برای حل مسئله، شانس ما برای ایجاد یک راه حل خلاقانه بالا میرود.
راهحلهای خلاقانه نمیتوانند از حل مسئله به صورت تحلیلی یا منطقی استفاده کنند. حل خلاقانهی مسئله با احساس غیر متعارف شروع میشود، احساسی که راه حل جدیدی طلب میکند. در این مرحله ما باید با پرسیدن سوال، تصورات خودمان را از محدودیتهای فکر طبیعی و فرضیات آزاد سازیم .
تفکر بیرون از جعبه با سوالهای بدون سانسور بر تحلیل ما اجازهی اوج گرفتن آزادانه میدهد.
در واقع یک جزء کلیدی تفکر خلاقانه توانایی برقراری ارتباط با ایدههای دور از دسترس است.
پیشنهادهایی برای ورود به مسئله با تفکر خلاق:
- یک مشاهدهگر کنجکاو باشیم و خود را به گونهای تصور کنیم که قصد داریم همهی جزئیات یک مسئله در حال وقوع را درک کنیم.
- در تصورات خود انجام کارهای متنوع را مرور کنیم. به افکارمان اجازه دهیم تا از قیود تفکر قضاوتیِ judgmental thinking به ظاهر شرمآور آزاد شویم. خلاقترین پیشرفتها اغلب بعد از چند تصور به دست میآید.
- سوالات زیادی از خودمان بپرسیم تا در ذهنمان به مجموعهای از راهحلها دست بیابیم. نمونه سوالات:
- چگونه میتوانم به روش متفاوت به این مسئله نگاه کنم؟
- در ادامهی کار چه چیزی میتوانم انجام دهم؟
- کدام راه حل متفاوت است؟
- آیا روش واحد برای انجام این کار وجود دارد؟
- نوشتن لیستی از راهحلهای غیرمتعارف در یک دفترچه
- در نظر گرفتن احتمالات «چه میشود اگر»
- رسم تصویری از ایدهها با نقشهی ذهنی
- استراحت و رهاسازی ذهن. پیادهروی بدون فکر به مشکلات. گوش دادن به موسیقی . قضاوتی فکر نکردن در مورد ایدهها و مشاهدهی جهان با ادراک خود.
به یاد داشته باشیم ما نمیتوانیم در مورد چیزی که میدانیم (تفکر قضاوتی) یاد بگیریم.
پس بیایید با کنجکاوی، برخورد با ذهن باز و رفتار با کودک درونمان خلاقیت را به عنوان یک ناظر ساده و بی تکلف پرورش دهیم.
ج- حل کاربردی مسئله
پدر مرحوم من فقط 5 کلاس سواد داشت اما توانسته بود از پس مشکلات زندگی خود بربیاید و زندگی آبرومندی برای ما فراهم کند. شاید شما هم خیلی از افراد بدون تحصیلات دانشگاهی اما موفق را دیده باشید، حالا سوال اینجاست: چرا بیشتر افراد بدون تحصیلات دانشگاهی در زندگی خود موفق هستند؟
جواب این است که آنها میدانند دنیایی که در آن زندگی میکنند را چطور به جریان اندازند. این به حل کاربردی مسئله اشاره میکند که با ضریب هوشی بالا ارتباطی ندارد.
طرقی برای توانایی کشف راهحل هوشمندانهی مسائل:
- تمایل فرد برای یافتن یک راه حل خوب
- داشتن تفکر مستقل و خارج از مشاهدات قدیمی، فرضیهها و روشهای تفکر سیستمی
- نیاز به استقلال عاطفی از گروهها و افراد دارای مشکلات مشابه.
با توجه به چالشهای زندگی واقعی، یک مقدمهی مهم برای حل مسئله وجود دارد. این مقدمه توانایی پذیرفتن واقعیت است. یعنی: آنچه در حال روی دادن است، بدون اینکه از نظر عاطفی تغییراتی به وجود آید.
بپذیریم واقعیت زندگی این است: «ما انتخاب میکنیم تا با مشکلات مبارزه کنیم.» و مکث کردن و توجه به این واقعیت است: «ما نباید انرژی خودمان را با این مطلب که نباید این حادثه اتفاق میافتاد در حالیکه اتفاق افتاده هدر دهیم.» یادمان باشد همهی مهارتهای حل مسئله برای زندگیمان ضروری است و برای زندگی بهتر، سعی کنیم مهارتهای حل مسئلهی گوناگون را در خود توسعه دهیم.
توسعهی فعالیتهای تابآورانهی این سطح:
1) آنچه در این فصل یاد گرفتهاید را بازتاب دهید. شما کدام یک از رویکردهای حل مسئله را بیشتر از دیگر موارد استفاده میکنید؟
2) شما احتمالن درکی از سه نوع مختلف هوش، یعنی تحلیلی، خلاقانه و کاربردی دارید. موقعیتی را فرض کنید که یک تیم سه نفره تشکیل دادهاید. در اولین قدم از آنها میخواهید یک محصول جدید و مهم طراحی کنند، سپس به شما کمک کنند تا شخصن این محصول را به خریداری در یک کشور ناامن برسانید. آنها با بهرهگیری از کدام هوش، بهتر میتوانند در فروش محصول به شما کمک کنند؟ چه کاری دوست دارید به آنها محول کنید؟
3) اگر درگیر مسئلهای هستید مکث کرده و سعی کنید از مراحلی که در بالا عنوان شده استفاده کنید. مشخص نمایید چه اطلاعاتی مورد نیاز است و سپس چند راه حل ممکن توسعه دهید.
منبع: کتاب مزایای تابآوری
بدون دیدگاه