اولین تهمتی که شنیدیزینب قهرمانی10 تیر 1400توی توالت روی لباست خون می بینی ، سرگیجه می گیری، بیرون می آیی، از دیوار می چسبی به زور پله ها را یکی یکی ... ادامه مطلب
آرزویی آرزویی ….زینب قهرمانی3 تیر 1400ننه کلثوم تو ساک دستی اش نان و پنیر و میوه گذاشت و حاضر بودن خودش را اعلام کرد. پدر هم لباسش را پوشیده و ... ادامه مطلب
خواب مصلحتیزینب قهرمانی27 خرداد 1400از خواب بیدار شد. دید بابایش سرجایش نیست، پاشد روسری اش را سرش کرد و راه افتاد. در حالی که توی دلش مدام با مادرش ... ادامه مطلب
در مسير سقوطزینب قهرمانی20 خرداد 1400زنگ مدرسه که به صدا در می آید او هم لنگ لنگان از مدرسه بیرون می آید و کنار خیابان با زانوهای خم شده و ... ادامه مطلب