نکتهی هفتاد و هفتم: شناخت و تمرکز کامل بر نقاط قوت خود، نقطه ی مشترکِ انیشتین و تمپل گرندین
چه طور شد انیشتین از فرد قافیه ی زندگی باخته، فارغ التحصیل شده با نمرات پایین از پلی تکنیک، قبول نشده در آزمون معلمی و تن داده به کار با حقوق پایین در ادارۀ ثبت اختراعات به انیشتینِ نابغه ای تبدیل شود که توانمندیهایش به نظر بسی فراتر از قابلیتهای ما بوده است؟
یا تمپل گرندین مبتلا به اوتیسم چه طور توانست از دل دنیای تیره و آشفته ی کودکی و سالهای اوتیسمی خارج شود و در دو رشته تحصیل کند، طراحیهای بی نظیری ارائه کند، به یافته های ارزشمندی برسد و به یک فرد چیره تبدیل شود؟
دو تصمیمِ ساده ی انیشتین یعنی رفتن در مسیر منحصر به فردِ خود و کنار گذاشتن مسیر متعارف داشتن دانش ریاضی قوی و غرق شدن در آزمایش های متعدد تجربی و دومی کنار گذاشتن قواعد تحمیلی و پیشفرضهای ثابت چون پیش فرضهای نیوتنی باعث شد انیشتین از نقاط قوتش یعنی صبوری، سرسختی و پشتکارش استفاده کند و با صرفِ بیش از 10 هزار ساعت تفکر پیرامون یک مسئله (روش آزمایش فکری مختص او) به نقطهی دگرگونی برسد. علاقهی او به نواختن ویولن و موسیقی موتزارت هم به او در تصور خود در درون پدیدههای پیچیده کمک کننده بود.
تمپل گرندین نیز با آگاهی از نقاط قوت طبیعیاش از جمله علاقه و احساسش نسبت به حیوانات، قدرت تفکر تصویری، توانایی تمرکز روی یک موضوع واحد و تکیه بر این نقات قوت و بهره بردن از همدلی ذاتی خود (نفوذ به درون چارچوبهای یک چیز و رسیدن به درک کامل و عمیق در بارهی آن و پی بردن به مختصات ذهنی و درونی آن) و شیوهی خاص تفکراتش توانست در زمینه ی انتخابیاش عمیق و عمیق تر شود تا در نهایت به ادراک و بینشی کامل در بار ه ی دنیای درونی حیوانات برسد. به محض رسیدن به چیرگی در حوزهی حیوانات توانست مهارتهایش را در زمینهی دیگرش یعنی اوتیسم هم به کار گیرد.
ما هم باید توانمندی و قوت خاص منحصر به فرد خود را بشناسیم و در جهت این تواناییها حرکت کنیم. از هنرهایمان هم غفلت نکنیم و آنها را هم در جهت چیرگی به کار بگیریم.
مطالب مرتبط:
بدون دیدگاه