نکته هشتاد و سوم: تکمله؛ آجرهای چیرگیات را روی هم بچین
آیا شما هم جزو یکی از دستههای زیر هستید؟
چیرگی را مال نخبهها، استثناها و با استعدادها میدانند و معتقدند که از بخت بدشان نابغه به دنیا نیامدهاند؟
چیرگی را مال افراد جاه طلب و قدرت طلب میدانند و خود را بری از این دونانِ جاه طلب و قدرت طلب؟
موفقیت را تمام و کمال به بخت و اقبال وابسته میدانند و آدمهای چیره را از ما بهتران میشناسند؟
چیرگی را کاری پرزحمت و وقت گیر میدانند که عرض و طول زندگیشان را به هدر میدهد؟
اگر شما هم یکی از دستههای فوق هستید، به خودِ دروغینتان بها میدهید و صدای خود حقیقیتان را ندید میگیرید که از اعماق درونتان، از یکتایی و یگانگی شما میتراود و با شور و احساسات نیرومندی با شما سخن میگوید و شما را به طرف چیزی خاص میکشاند. احساسی که شاید نتوانید به طور شفاف توضیحش دهید. احساسی که واقعیت هستی شماست.
بیایید با دنبال کردن این صدا، ظرفیتهای درونیمان را بشناسیم و عمیقترین خواستههایمان را ارضا کنیم. خواستههایی مبنی بر محقق کردن خود منحصر به فردی که درونمان است و آمادهی سر بر افراشتن است. باور داشته باشیم که این یکتایی هدفی را دنبال میکند و ماموریت زندگی ما این است که آن را به ثمر بنشانیم و به عالم عرضه کنیم.
بیایید حرف فردریش نیچه را بپذیریم و آویزۀ گوش مان کنیم که زیبا گفت:
«نابغه هم، مثل من و شما، هیچ ندارد جز آنکه یادگرفته چگونه آجرها را روی هم بگذارد، سپس چگونه بسازد، و به طور پیوسته دنبال مواد و مصالح بگردد، و به طور پیوسته خود را به وسیلهی آن شکل دهد و بسازد. همه فعالیتهای بشر حیرت انگیز و پیچیده است، نه فقط نوابغ: اما هیچ فعالیتی یک معجزهی دست نیافتنی نیست.»
مطالب مرتبط:
بدون دیدگاه