از کودکی تا درد کشیده بودم،  تا زمین خورده بودم،  تا نتوانسته بودم بدوم، تا نتوانسته بودم کفش پاشنه بلند بپوشم و تا نتوانسته بودم در عروسی‌ها برقصم، گفته بودم چرا من؟ چرا من‌هایی که کارم را به افسردگی و خشم رسانده بود. بعدها صدای مادر شهید محمود سهرابی از این چرا من‌ها بیرونم آورد. دیدم برای همه،‌ دردها و مصیبت‌ها و سوگ‌هایی است که اگر همه بگویند چرا من؟ سنگ روی سنگ بند نمی‌آید. شنیدم که مؤمن‌های حقیقی درمصیبت‌ها می‌گویند: «ما ازخدائیم و به سوی او باز می‌گردیم.»

در باب تسلّای خاطر یافتن آرامش در دوران ظلمت
در باب تسلّای خاطر یافتن آرامش در دوران ظلمت از انتشارات مهرگان خرد

امشب در کتابِ «درباب تسلّای خاطر» در همین راستا مطلبی خواندم: «راوی داستان ایوب از ما می‌خواهد این نکته را بفهمیم که اگر در فرمان‌برداری تسلّا وجود دارد، در تسلیم ازسرِ درماندگی، هیچ تسلّایی وجود نخواهد داشت. اگر این تفکر را درزندگی‌های خود به کار ببریم، تسلّا می‌تواند ما را از اعماق ناامیدی بیرون بکشد، تنها اگر شجاعت داشته باشیم و از خودمان و دیگران بخواهیم واقعیتِ دردکشیدن خودمان را بشناسیم و تسلّا دادن اشتباه آن دسته از افراد را رد کنیم که آنچه برما رفته را نمی‌پذیرند یا ادعا می‌کنند که حکمتی در آن است. این داستان از طرفی به ما توصیه می‌کند که هنگام اندوه، دست از پرسیدن این سؤال که همواره ما را عذاب می‌دهد، برداریم: «چرا من؟» خدا به ایوب و به ما می‌گوید این پرسشی است که هیچ پاسخ خوبی برای آن وجود ندارد.»

در صفحه‌ی دیگری از این کتاب هم آمده است: «در گردباد، در مواجهه‌ی پردردسر و بی‌پایان ما انسان‌ها با سرنوشت خود، پاسخی برای پیدا کردن وجود دارد، ولی برای یافتن پاسخی که برای ما مصداق دارد،باید به اندازه‌ی مرد ژنده‌پوشی شجاع باشیم که جرئت حواله کردن مشتش به سمت آسمان را داشت:

خداوند شبان من است؛ محتاج به هیچ چیز نخواهم بود.

در مرتع‌های سرسبز مرا می‌خواباند، به سوی آب‌های آرام هدایتم می‌کند و جان مرا تازه می‌سازد.

او به خاطرنام پرشکوه خود مرا به راه راست رهبری می‌کند.

حتی اگراز دره‌ی تاریک مرگ نیز عبور کنم، نخواهم ترسید، زیرا تو، ای شبان من، با من هستی! عصا و چوب‌دستی تو به من قوت قلب می‌بخشد.

در برابر چشمان دشمنان سفره‌ای برای من می‌گسترانی، از من همچون مهمانی عزیز پذیرایی می‌کنی و جامم را لبریز می‌سازی.

اطمینان دارم که در طول عمر خود، نیکویی و رحمت تو، ای خداوند، همراه من خواهد بود و من تا ابد در خانه‌ی تو ساکن خواهم شد.»

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *