استفاده از توانایی‌های متضاد مانند خلاق و محاسباتی، خوش‌بین و بدبین، برون‌گرا و درون‌گرا

 افراد موفق برای دستیابی به اهداف شخصی فعالیت می‌کنند، آنها برای رسیدن به شاخص‌های اجتماعی موفقیت از انگیزه‌ی کافی برخوردار نیستند. موفقیت برای آنها احساس لذتی است که در رسیدن به اهداف انتخابی رخ می‌دهد. یعنی برای لذت بردن از احساس موفقیت می‌بایست خودتان نسبت به وضع اهداف اقدام نموده و سپس به آن دست یابید. بدون اهداف احساس موفقیت وجود ندارد. اگر اهداف توسط دیگران بر شما تحمیل گردد ممکن است به علت انجام آن پاداش و تمجید کسب کنید، ولی احساس موفقیت شخصی کمی خواهید داشت. افراد برای دستیابی به اهدافی که از نظر شخصی اهمیت بیشتری دارد با انرژی و استواری بیشتری کار می‌کنند.

دکتر آل سیبرت از قول دیوید مک کلند استاد روان‌شناسی دانشگاه هاروارد چهار مؤلفه را در افراد موفق کشف نمود:

  1. رویابافی در مورد دستیابی به هدف
  2. انتخاب اهداف ملایم چالش انگیز
  3. داشتن دو فکر همزمان خوش‌بینانه و بدبینانه درباره‌ی میزان سهولت و دشواری رسیدن به هدف
  4. مشورت گرفتن از افراد مجرب قبل از تعهد به هدفی خاص

در واقع فردی که احتمال موفقیت بالایی دارد زمان شروع کوشش جدید، در مورد احساس رضایت و ارضاء حاصل از دستیابی به هدف رؤیابافی می‌کند. در واقع حس ارضاء و دستیابی به هدف خود می‌تواند هدف محسوب گردد. به این علت افراد موفق اهداف ملایم چالش‌انگیزی انتخاب می‌کنند. یک هدف با شانس موفقیت پنجاه درصد موقعیتی را فراهم می‌کند که تلاش‌های فردی تعیین کننده‌ی موفقیت و شکست خواهد بود. همچنین افراد بسیار موفق پیشاپیش دارای خوش‌بینی مفرط نیستند. افراد موفق تلاش زیادی برای پیش‌بینی اشتباهات احتمالی خود می‌کنند. آنها پیش از تعهد به یک هدف خاص تلاش می‌کنند تا موانع، دشواری‌ها، محدودیت‌های شخصی، مشکلات اجتماعی و موضوعات دست و پا گیر را پیش‌بینی می‌کنند. آنها مطالبی را از متخصصان و افراد مجرب می‌آموزند سپس شیوه‌هایی را برای اجتناب از مشکلات و دشواری‌ها ابداع می‌کنند و یا از قبل خود را برای رویارویی با مشکلات پیش رو مهیا می‌سازند. ارزیابی انتقادی برای پیش بینی مشکلات بالقوه‌ی آتی لازم است. مدیران و فروشندگانی که  خود را صرفاً محدود به افکار مثبت نموده‌اند سقوط‌شان در چاله‌های احساسی یأس و نا امیدی محتمل‌تر است. در طرف مقابل افرادی که احتمال زیادی برای کسب موفقیت دارند گاهی اوقات بدبین‌ترین انسان‌های تاریخ هستند.

قابل یادگیری بودن تفکر موفقیت

مک کلند اثبات کرد تاجران می‌توانند با دو هفته تمرین روزانه، یاد بگیرند به شیوه‌ی افراد موفق، داستان‌های خیالی نقل نمایند. این افراد می‌توانستند هنگام انتخاب هم تفکر خوش‌بینانه و هم تفکر بدبینانه داشته باشند. افراد تاب‌آور شیر آب گرم و سرد دارند. زمانی که بخواهند آب بنوشند شیر را به سمت سرد می‌چرخانند و زمانی که بخواهند بشقاب روغن بشویند شیر را به سمت آب گرم می‌چرخانند. برای شستن دست‌هایشان هم شیر را در وسط تنظیم می‌کنند تا آب ملایم نه سرد و نه گرم داشته باشند. زمانی که به سطوح پیشرفته‌ی توسعه ذهنی و هوش عاطفی می‌رسید می‌توانید خوش‌بینی الهام بخش، بدبینی کاربردی و یا ترکیبی از هر دو استفاده نمایید.

معایب تفکر ترکیبی

 اگر افرادی که با آنها در ارتباط‌ هستید بدانند شما هم خوش‌بین و هم بدبین هستید، ممکن است دچار نگرانی شوند. بسیاری از افراد مثبت‌اندیش، به افراد منفی‌نگر نگرش منفی دارند. این امر می‌تواند برای افرادی که می‌دانند تفکر به هر دو شیوه‌ی مثبت و منفی امری سودمند است، دردسر ایجاد نماید. در سازمانی که رهبر آن بر تفکر مثبت تأکید می‌ورزد، افرادی که قادرند به هر دو شیوه تفکر نمایند لقب «بدبین» می‌گیرند. فشارهای اجتماعی زیادی وجود دارد که بر احساس و تفکر به یک شیوه، نه شیوه‌ی مخالف آن تأکید می‌کند. مشکل افرادی هستند که منفی‌گرایی را انرژی زدا و هم‌افزازدا تبلیغ می‌کنند. افراد دائم مثبت‌نگر تحمل شنیدن نظرات افرادی را که به شیوه‌ی منفی سخن می‌گویند، ندارند. آنها انرژی ذهنی و عاطفی بسیار زیادی صرف حذف و یا خنثی نمودن منفی‌گرایی دیگران می‌کنند. این امر هزینه زمانی و انرژی ذهنی و عاطفی زیادی می‌گیرد، در حالیکه نتیجه ناچیزی دربردارد. آنها در اغلب مواقع فکر می‌کنند در یک تعارض طاقت فرسا با مخالفان سرسخت خود قرار دارند.

سه حالت تعامل تفکر مثبت و منفی

  1. فرد در صورت لزوم می‌تواند به هر یک از دو شیوه مثبت یا منفی، تفکر و احساس نماید.
  2. افراد مثبت‌گرا و منفی‌گرا یکدیگر را قبول دارند و یک رابطه‌ی کاری همکاری گونه ایجاد می‌کنند.
  3. افراد مثبت‌گرا و منفی‌گرا یکدیگر را معتبر نمی‌دانند و موجب تخلیه انرژی یکدیگر می‌شوند.

افرادی که عزت نفس خود را تقویت نموده و به دنبال بی‌اعتبار کردن مدل متضاد خود نیستند، آرامش عاطفی بیشتری احساس می‌کنند، انرژی خود را در جهت فعالیت‌های پر ثمر شکل می‌دهند و حتی ممکن است از وجود یک طرفدار منفی‌گرا در زندگی خود منافعی به دست آورند.

افرادی که در پایین‌ترین سطح قرار دارند غالباً خود موقعیت‌هایی ایجاد می‌کنند تا همیشه بر علیه آن موقعیت‌ها اعتراض نمایند.

رها کردن ذهن از برچسب زدن به دیگران

مانع ذهنی و عاطفی دیگری که موجب محبوس شدن افراد در یک سطح تفکر محدود و انرژی زدا می‌شود این است که به دیگران برچسب خوش‌بین یا بدبین بزنند. برچسب‌زنی مشابه این است که دیگران را به عنوان القاب ببینید. لقب دادن به انسان‌ها موجب ساده شدن مفاهیم برای گوینده می‌شود ولی ادراک را محدود می‌کند.

این امر تا حدودی مشکل اجتماعی است، بسیاری از روان‌شناسان نیز به افراد اشاره‌ای القاب‌گونه دارند. روان‌شناسی در بحث آزمون‌های شخصیت، افراد را در طبقه‌های مشخصی دسته‌بندی می‌کند.

در حالی‌که اغلب افراد تاب‌آور به طور همزمان هم برونگرا هستند و هم درونگرا، هم در خویشتن غوطه‌ور و هم دارای معاشرت اجتماعی هستند، هم جدی‌اند و هم شوخ ‌طبع، هم کوشا هستند و هم تنبل، هم اعتماد به نفس دارند و هم خود منتقد هستند. به عبارتی اصلاً افراد تاب‌آور به ندرت تک بعدی هستند که بشود آنها را در یک برچسب خلاصه کرد.

الگوی بی‌فازیک تعدیل

سیستم‌های عضلانی متضاد درون بدن، ایجاد الگوهای بی‌فازیک حرکات جسمانی را ممکن می‌سازد. ما قادریم کنترل دقیقی بر اقدام‌های جسمانی خود داشته باشیم، زیرا ماهیچه‌های انقباضی و انبساطی بدن به طور متضاد عمل می‌کنند. این کنترل متضاد مشابه داشتن دنده جلو و دنده معکوس در ماشین است. در مواقعی که مسیر رو به جلو مسدود است، عدم وجود دنده معکوس موجب می‌شود اتومبیل بی‌حرکت بماند.

می‌توان در ذهن و شخصیت ما نیز قانونی مشابه قانون فوق پیدا کرد، در واقع ویژگی‌های شخصیتی متضاد معادل سیستم‌های عضلانی متضاد هستند.

به نظر می‌رسد افراد تاب‌آور دارای عملکرد درون‌گرایی- برونگرایی، خوش‌بینانه- بدبینانه، تواضع خودخواهانه، ناسازگاری همکاری‌گونه، جدیت طنزآمیز، و غیره هستند. ترکیب تضادها در برخی افراد شبیه شیرهای واحدی است که در آشپزخانه و حمام نصب شده است. یک اهرم یا دستگیره اجازه کنترل دلخواهی از آب سرد و گرم و نیز کنترل حجم آب به شما می‌دهد. افرادی که هم به شیوه معمول و هم به شیوه متضاد آن فکر و یا احساس می‌کنند دارای ویژگی‌های متضادی هستند.

اثرات پیچیدگی‌های متضاد  

  • افزایش تاب‌آوری و هوش هیجانی

ویژگی‌های شخصیتی متضاد بیانگر وجود هوش هیجانی پیشرفته است. هر قدر جفت‌های متضاد بیشتری چون خلاق و محاسباتی، جدی و شوخ، کوشا و تنبل، محتاط و زود اعتماد، متواضع و خودخواه، خود متشکر و خود منتقد، دارای واکنش آنی و دارای اقدامات متفکرانه، ثابت و متغیر، خوش‌بین و بدبین و برون‌گرا و درون‌گرا دارا باشید انعطاف‌پذیری ذهنی و عاطفی بیشتری خواهید داشت، این امر برای تاب‌آوری ضروریست.

انطباق نکته‌ی اساسی بقاء در شرایط گوناگون است. اگر شما همیشه به یک شیوه خاص واکنش نشان دهید و هیچگاه به شیوه‌ی مخالف آن عمل نکنید گاهی اوقات قادر نخواهید بود واکنش‌های خود کار خود را متوقف نمایید، این امر موجب می‌شود حرفی بزنید یا عملی انجام دهید که بعداً مایه‌ی تأسف شما گردد. رفتاری که نتوان آن را متوقف ساخته و یا معکوس آن انجام داد تحت کنترل نخواهد بود.

  • افزایش قدرت ذهنی و عاطفی

ویژگی‌های شخصیتی متضاد نشانه‌ی بی‌ثباتی عاطفی نیستند بلکه پیچیدگی‌های درونی متضاد و یکپارچه ثبات روان‌شناختی شما را افزایش می‌دهند و موجب افزایش انعطاف‌پذیری ذهنی و عاطفی در مواجه با شرایط گوناگون خواهند شد.

اگر خود و دیگران را به عنوان افرادی که قادرند به شیوه‌های مخالف، تفکر و احساس کنند تلقی کنید، در مواقعی که دیگران به شیوه‌های مخالف انتظار شما عمل می‌نمایند می‌توانید منعطف و کنجکاو باشید بنابراین آزرده خاطر نمی‌شوید.

افراد پیچیده‌تر و منحصر به فردتر از هر گونه برچسبی هستند. در مقایسه با برچسب زنی، با توصبف اقدام‌ها، احساسات و تفکرات افراد بهتر می‌توانیم آنان را مشاهده نموده و درک کنیم. توصیف اینکه افراد دقیقاً چه می‌گویند و چه می‌کنند، یک موفقیت ذهنی ارزشمند محسوب می‌شود و می‌تواند شاخصی برای هوش هیجانی پیشرفته به شمار آید.

داشتن طیف وسیعی از واکنش‌ها در شرایط و موقعیت‌های بی‌ثبات، بی‌نظم و جدید تاب‌آوری شما را افزایش می‌دهد.

سه سطح مختلف افراد وظیفه‌محور و رابطه محور

  1. تعادل: افراد هم‌افزا و دارای تاب‌آوری بالا، می‌توانند هم بر وظائف و هم بر روابط متمرکز شوند.
  2. جفت‌های قدردان یکدیگر: افراد وظیفه محور و نیز آنهایی که بر روابط تکیه می‌کنند قدردان هم هستند و از روابط کاری خوب لذت می‌برند.
  3. مخالفان غیر موجه: افراد وظیفه‌محور، رابطه‌محورها را غیرموجه می‌نامند و معتقدند که آنها زمان ارزشمند کاری را در گفتگوهای شخصی هدر می‌دهند. در حالی که افراد روابط‌محور، وظیفه‌محورها را به بی‌عاطفه بودن و تمرکز زیاد بر کار متهم می‌کنند.

انتخاب مسیر توانمندی

افراد بسیار تاب‌آور کارها را به روشی انجام می‎‌دهند که  برای خود و دیگران مفید باشد. شیوه‌ای که آنها می‌توانند در هر موقعیتی تعامل کنند توسط احساسات آنها از امور و اشیاء هدایت می‌گردد نه توسط اشکال امور و اشیاء. افراد بسیار تاب‌آور به شیوه‌هایی عمل می‌کنند که برای دیگران امیدوارکننده و مفید است، زیرا آنها خود انتخاب می‌کنند که چنین باشند، نه اینکه به شیوه‌های کاملاً طراحی شده توسط دیگران عمل می‌کنند.

فعالیت‌های توسعه تاب‌آوری

  • با توجه به این‌که موفقیت رسیدن به هدف است بنابراین:
  1. هدفی نسبتاً چالش‌برانگیز انتخاب کنید.
  2. هدف را به شیوه‌ای توصیف کنید که قابل اندازه‌گیری باشد.
  3. زمانی را برای تصور و رویابافی درباره‌ی دستیابی به هدف اختصاص دهید. درباره‌ی احساسات خود رویابافی کنید.
  4. فهرستی از تمام اقلامی که ممکن است مانع دستیابی شما به آن هدف گردد تهیه نمایید. اگر خانواده شما نیز تحت تأثیر این هدف قرار دارند حتما در مورد دغدغه و احساسات خود با آنها سخن بگویید.
  5. راه‌حل‌هایی برای اجتناب از مشکلات بالقوه یا تعامل با آنها ارائه کنید.
  6. با افرادی که از چالش‌های مشابه موفق بیرون آمده‌اند، صحبت کنید و از آنها استفاده نمایید.
  7. پس از انجام مراحل فوق تصمیم بگیرید آیا واقعاً می‌خواهید خود را از نظر عاطفی، جهت دستیابی به هدف متعهد نمایید. اگر متعهد شدید خود را به طور کامل و جامع وقف دستیابی به هدف نمایید.
  • از طریق بررسی سایه‌های خود – نواقص و شکست‌هایی که آنها به دیگران نسبت می‌دهند – به خوداکتشافی برسید. برخی روان‌شناسان مشاهده نگرش‌های مثبت دیگران را به عنوان تأملی در مورد خود فرد و نگرش‌هایش تلقی می‌کنند. به شیوه‌ای تفکر کنید که بر اساس آن افراد تجلی و جلوه نیازهای شما باشند.
  • اگر به شیوه‌ی متناقض تفکر و احساس عادت نداشته باشید تعادل شما به هم می‌خورد و مشابه کودکی هستید که اولین بار سوار دوچرخه شده است، در حالی که دوچرخه اوچرخ کمکی ندارد. اگر با این شیوه‌ی تفکر مأنوس شوید به خودگشودگی خواهید رسید.
  • مهندسان بیان می‌کنند زمانی که توپ‌های دارای بندهای پلاستیکی به زمین می‌افتند به هوا باز می‌گردند، زیرا دارای ضریب ارتجاعی بالایی هستند. اگر برای تشریح تفاوت بین افراد، علاقه‌مند به استفاده از اصول فیزیک در رفتار انسانی هستید و می‌خواهید بدانید چگونه افراد توانمند در زمان وقوع حوادث دشوار به حالت نرمال بازگشت می‌کنند، از مفهوم ضریب ارتجاعی استفاده کنید.

 

منبع: کتاب مزایای تاب‌آوری  دکتر ال سیبرت – پژوهش روزگار

مطلب مرتبط: قدرت انتظارات مثبت: بخش دوم سطح چهارم تاب‌آوری

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *