این هفته سه اپیزود دیگر از پادکست رواق را گوش دادم. در پادکست رواق فرزین رنجبر با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازد. در اولین قدم کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال نوشته‌ی آروین یالوم را توضیح می‌دهد.

در ایپزود سوم، چهارم و پنجم او از هستی اندیشی، لمس نیستی و خُرده مرگ صحبت می‌کند. از قول یالوم می‌گوید:

«مرگ همیشه می‌خارد  و نگرش ما نسبت به مرگ بر شیوه‌ی زندگی  و تکاملمان و شیوه‌ی از توان افتادن و بیمار شدنمان اثر می‌گذارد. دو موضوع اصلی وجود دارد که هریک تأثیر عمده‌ای بر کارِ روان‌درمانی دارند:

 1- زندگی و مرگ به یکدیگر وابسته‌اند؛ همزمان وجود دارند، نه اینکه یکی پس از دیگری بیاید؛ مرگ مدام زیر پوسته‌ی زندگی در جنبش است و بر تجربه و رفتار آدمی تأثیر فراوان دارد.

2- مرگ سرچشمه‌ی اصلی و آغازین اضطراب است و در نتیجه منشأ اصلی ناهنجاری روانی نیز هست.»

رنجبر به دیدگاه رواقیون از قول یالوم اشاره می‌کند و باز یادآور می‌شود که اسم پادکست رواق را از رواقیون گرفته و این‌که رواقیون مرگ را مهمترین واقعه‌ی زندگی دانسته‌اند.  نظرات سیسِرو، سِنِکا، اگوستین قدیس، مانیلیوس و مونتنی را می‌آورد که بگوید: «مرگ و زندگی از لحاظ روانشناختی با یکدیگر آمیخته‌اند و مرگ یکی از حقایق زندگی‌ست.» او تأکید می‌کند: «اگر چه نفْسِ مرگ آدمی را نابود می‌کند، اندیشه‌ی مرگ نجاتش می‌دهد.»

یالوم از قول هایدگر به دو وجه اساسی هستی اشاره می‌کند: «مرتبه‌ی فراموشی هستی  و مرتبه‌ی اندیشیدن به هستی.» «هر چقدر فرد در مرتبه‌ی فراموشی هستی خود را تسلیم دنیای روزمره  و دلواپسی برای شیوه‌ی وجود چیزها می‌کند، در مرتبه‌ی اندیشیدن به هستی، شگفتی فرد تنها در شیوه‌ی وجود چیزها خلاصه نمی‌شود، بلکه وجود چیزها کافی‌ست تا او را به تحسین و تعجب وادارد. زیستن در این مرتبه به معنای آگاهی دائمی از هستی‌ست. در این مرتبه فرد در اندیشه‌ی هستی باقی می‌ماند، نه تنها در اندیشه‌ی آسیب‌پذیری و شکنندگی هستی بلکه در اندیشه‌ی مسئولیتش در قبال خویش. فرد در این مرتبه اصیل و مؤثق می‌زید. کاملاً خودآگاه می‌شود. از خود گزینش‌کننده و برگزیده اگاه می‌شود. امکانات و محدودیت‌های خویش را می‌پذیرد، با آزادی و پوچی مطلق رودررو می‌شود و از این مواجهه مضطرب و نگران. به این ترتیب مرگ موقعیتی‌ست که امکان زندگی اصیل و موثق را برایمان فراهم می‌کند.»

مرگ‌اگاهی‌ها یادم می‌افتند

درپادکست رواق همچنین رنجبر به داستان‌هایی اشاره می‌کند که یالوم از افرادی نام‌برده است که در رویایی با مرگ دچار تحول فردی شده‌اند. اینجا یاد چند اتفاق می‌افتم:

یکم.هر وقت با شنیدن خبرهای بی‌اساس مثل انقراض مردان در آینده ذوق می‌کردم پدرمرحومم با نگاه عاقل اندر سفیه می‌فرمودند: سن غال قوردونان قیامته (تو با گرگ تنها تا قیامت بمان). به نظرم بخشی از اضطراب مرگ به همین تنها ماندن اشاره دارد. شاید هم نتیجه‌گیری درستی انجام ندادم.

دوم. امروز که اینستاگرام را باز کردم در صفحه جستجو یک گفتگو از آقای عباس موزون تهیه کننده و مجری برنامه‌ی زندگی پس از زندگی را دیدم که آقای عباس موزون می‌گوید: «وجه مشترک همه‌ی این تجارب (نزدیک به مرگ) این هستش که افراد از بدن بیرون رفتن. همین، و این برای ما کافیه که ثابت کنیم عالم، هستی، در شرایط دیده ناشدنی با بدن که به همین می‌گیم غیب، غیب یعنی ما نمی‌بینیم، ما نمی‌بینیم یعنی بدن نمی‌بینتش، هستی در شرایط بیرون از بدن و در شرایط دیده ناشدنی با بدن وجود دارد و موجوداتی هم از همون جنس.»

اگر چه می‌دونم باز این صحبت‌های آقای موزون با مرگ اندیشی که یالوم گفته فرق داشته باشه و شایدم فرق نداشته باشه.

سوم. یاد یک کلیپی افتادم که در زمان کرونا دیده بودم و دوباره دیدمش. در این کلیپ آقای شاهین شکوهی دانشجوی مقطع دکترای جامعه‌شناسی دانشگاه تهران از تجربه‌ی خود از غسل و کفن کردن افراد فوت شده در کرونا می‌گوید. او می‌گوید اولش برای کنجکاوی و چون فرد فوت شده را ندیده وارد این کار می‌شود ولی بعد تجربه‌های نابی گیرش می‌آید. از ترس و تحیرش می‌گوید که نه با دیدن میت که با درک فانی بودن این زندگی تجربه می‌کند. از بیمار کرونایی می‌گوید که نه به علت کرونا که به علت تصادف فوت می‌کند. نتیجه می‌گیرد مرگ بخواهد بیاید به سراغت می‌آید پس برای چی می‌خواهی فرار کنی؟ کرونا نکشدت چیز دیگر می‌کشد. اصل کار که تو اول و آخر می‌روی هیچ تفاوتی ندارد. او از علت محترم بودن میت می‌گوید و این که او حس می‌کند و ناراحت می‌شود. درگیر زندگی‌های پوچ شدیم با دیدن این صحنه‌ها خود به خود در تو حیات آگاهی ایجاد می‌شود. یعنی مرگ اگاهی و حیات آگاهی به هم چسبیده هستند و چون مرگ آگاهی نداریم زندگی اگاهی هم نداریم.

مرگ‌آگاهی به روایت شاهین شکوهی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *