یادداشتی بر کتاب اتوپرتره ادوارد لو


با کتاب اتوپرتره در صفحه‌ی اینستاگرامی گلی موعودی آشنا شدم. این کتاب ترجمه‌ای است از Autopotrait   که Edouard Leve آن را در سال 2012 نگاشته است. احسان لطفی آن را ترجمه کرده و حرفه‌ی هنرمند منتشر کرده است. من 60 درصد کتاب را در فیدیبو خواندم.

ترجمه‌ی فارسی کلمه‌ی Autopotrait می‌شود تصویری که نقاشی از خود ترسیم کند. در واقع لِوی عکاس ِ در این کتاب با کلمات، خودش، علاقه‌مندی‌هایش، چگونگی‌ها، سفرها، ترجیحات، دوستانش و تجربیات آن‌ها، مزه‌ی پایان سفرهایش، دوست نداشتن‌ها و خیلی از روزمرگی‌های زندگی‌اش را با کلمات در قاب آورده است.

بخش‌هایی از این کتاب:

«روز قبل از یک مسافرت طولانی، هم‌زمان پر از شعف و اضطراب است اما خودِ روزِ سفر، شادمانی نابِ جنب وجوش است، و اضطراب در میانه سفر برمی‌گردد، در لحظه‌ای تهی، وقتی غرابت جذابِ عزیمت، هنوز راه به غرابت جذاب بازگشت نداده است.»

« فیلم‌های قصه گو را همانقدر دوست ندارم که رمان. «رمان دوست ندارم» معنی‌اش این نیست که ادبیات دوست ندارم. «فیلم قصه گو دوست ندارم» معنی‌اش این نیست که سینما دوست ندارم. از هنری که در طول زمان فاش می‌شود لذت کمتری تا هنری که زمان را متوقف می‌کند.»

«می‌توانم بدون موسیقی، هنر، معماری، رقص، تئاتر و سینما سر کنم، بی‌ عکاسی سخت سر می‌کنم، بی ادبیات نمی‌توانم سر کنم.»

« گاهی چیزها را از آخر به اول می‌خوانم. هرگز با ادبیات کارم تمام نخواهد شد. از عبارتهای اصطلاحی استفاده نمی‌کنم. روی آدمها تأثیر خاصی نمی‌گذارم.»

« سینما می‌روم نه برای اینکه چیزی یاد بگیرم، برای اینکه حواسم پرت شود. فکر نمی‌کنم فیلمها احمقانه‌اند، فقط انتظار زیادی ازشان ندارم. به ادبیات بیشتر اعتقاد دارم، حتی پایین رتبه، تا به فیلم‌ها، حتی فیلم‌های بزرگ. فرصتِ تعریف کردن قصه‌های طولانی ندارم.»

« می‌دانم چقدر دیده‌ام، اما نمی‌دانم چقدر فهمیده‌ام. غیر از شاید ده  کشور، از ادبیات ملی کشورها هیچ نمی‌دانم مثلا از هندوراس، آنگولا، پاکستان یا فیلیپین.»

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *