اعتماد کوچولوزینب قهرمانی4 مهر 1402اعتماد کوچولو اعتماد کوچولو ته صندوقچه جا مانده بود. صاحبش خیلی مشغله داشت. غرق کار بود و به کسی توجهی نشان نمیداد. هر چه بیشتر ... ادامه مطلب
ملودرام هرس شاخک یک سوسکزینب قهرمانی14 اسفند 1401چه ملودرامی می شود هرس شاخک یک سوسک. هرس شاخک یک سوسک. حالا شاخک سوسک بود یا یک پایش؟ کمتر از دو ساعت دیگر امتحان ... ادامه مطلب
دوست داشتنت رو حتی از خودتم بیشتر دوست دارم.زینب قهرمانی15 خرداد 1401پری توی حیاط نشسته بود و داشت لباس می شست. دستهایش که با سردی آب کرخ می شد ها می کرد و باز مشغول چنگ ... ادامه مطلب
عکسی که دنبال صاحبش می گرددزینب قهرمانی19 دی 1399 محمد سلام کجایی مادر؟ بچه که بودی با معرفت تر بودی. همیشه از بازی قایم باشک خوشت می اومد، ولی از بس دل نازک ... ادامه مطلب