جنگ جنگ تا پیروزیزینب قهرمانی10 اردیبهشت 1400دوم راهنمایی بودند، معلم ریاضی نداشتند، نه اینکه از اولش نداشته باشند، اولها معلمشان می آمد اما بعد عید دیگر نیامد. می گفتند رفته مرخصی. ... ادامه مطلب
و تو چه می دانی پناهگاه چیست؟زینب قهرمانی29 فروردین 1400یک مدت بود که بمباران شهری هم شروع شده بود و شهرها هم از بمبارانهای وقت و بی وقت هواپیماها امنیت نداشتند. تا وضعیت قرمز ... ادامه مطلب
ای نامه که می روی به سویشزینب قهرمانی20 فروردین 1400صدای زنگ خانه می آید، ننه کلثوم که توی حیاط دارد لباسهایش را می شوید، در را باز می کند، صدای مردی می آید که ... ادامه مطلب
آخ جون بدرقهزینب قهرمانی11 فروردین 1400مدیر مدرسه مان مرد همسن و سال پدر بود. شور و هیجان جبهه و دفاع را داشت. پدر می گفت توی جبهه دیدتش و می ... ادامه مطلب