آیینه وسیلهای است که در عرفان نماد انسان کامل و دل عارف است. در دکوراسیون و معماری با انعکاس نور محیط را روشنتر و زیباتر نشان میدهد. تمرینات آیینهای در قانون جذب، افراد را تشویق میکند تا به خودشان نگاه کنند و از اجزای بدنشان تشکر کنند، که این عمل به افزایش خودآگاهی و خودپسندی میانجامد. این فرآیند میتواند به بهبود روابط اجتماعی و درک بهتر از خود و دیگران کمک کند. در زمینهی تعاملات اجتماعی، تکنیک آیینهای به عنوان یک ترفند مذاکره استفاده میشود. این تکنیک شامل تقلید از زبان بدن و رفتارهای طرف مقابل است تا ارتباط و همدلی را افزایش دهد.
از طرفی هم شنیدهایم حضرت رسول الله فرموده :«مؤمن آیینهی مؤمن است.» یعنی فرد با ایمان با افراد همتراز خود باید صداقت داشته باشد و در ارتباط صداقت را فراموش نکند.
در ارتباط درمانی یکی از اجزای مراقبت بیبدیل بودن یا genuineness گفته شده است. در گروهدرمانی هم لازم است افراد نسبت به هم authenticity یا اصالت داشته باشند. اصل درمانها به گمان من نشان دادن اصل گمشدهیمان به خودمان است. در عصری که اگر غافل باشی خیلی زود فریب میخوری. در عصری که بیشتر از هر زمان دیگر نیاز به کنترل و چک کردن داری. عصر اعتمادهای بر باد رفته.
از هوش مصنوعی میخواهم دربارهی پیامد حقیقتنگویی آیینهها با من گفتو گو کند. او شعر زیر را میآورد و آن را منسوب به سهراب سپهری میکند.
« پیامد حقیقتنگویی آیینهها چیست؟
آیینهها دروغ نمیگویند
درختان بیپرنده میمانند
و شب
شب بیستاره.»
در بارهی مفاهیم عمیق شعر هم چون حقیقت، خودشناسی و رازهای درونی انسان توضیحاتی میدهد. من که به هوش مصنوعی فقط به عنوان وسیله نگاه میکنم و همهی کارهایی که برایم انجام میدهد را با دیدهی تردید نگاه میکنم، به جستجوی شعر آیینهها دروغ نمیگویند میپردازم و چنین شعری پیدا نمیکنم. به هوش مصنوعی بازخورد میدهم. به دنیایی فکر میکنم که همین مانده بود که هوش مصنوعی هم برای بازتاب مفهوم “پیامد حقیقتنگویی آیینهها” از خودش شعری بسراید و آن را به ناف و ریش جناب سهراب عزیز ببندد. کجاست اصالت؟ کجاست بیبدیل بودن؟»
وقتی متن بالا را به هوش مصنوعی باز میگردانم تأکید میکند:
« پس شاید بهتر باشد از هوش مصنوعی به عنوان ابزاری کمکی استفاده کنیم، نه به عنوان منبع حقیقت مطلق. اصالت و صداقت در نهایت از آنِ انسانهاست، و این چیزی است که هیچ ماشینی نمیتواند آن را جعل کند.»
بدون دیدگاه