بی‌بدیل بودن (Genuineness)

 

 کلمه‌ی  Genuineness کلمه‌ای‌ست که بسیار دوستش دارم. از ویژگی‌های مراقبت است. یعنی مراقبت وقتی مراقبت می‌شود که فردْ همدلانه، با Genuineness و با توجهِ بی قید و شرط  با بیمار خود برخورد کند.

 

اما خود Genuineness چیست؟

دیکشنریِ انگلیسی این جمله را آورده است:

« the quality of truly being what something is said to be; authenticity.»

 

به فارسی اصالت، واقعی بودن و صداقت ترجمه شده است. اما هیچ کدام از این کلمه‌ها گویایش نیست.  بی‌بدیل بودن کلمه‌ی قشنگتری برایش هست. البته حتی آن هم نیست. وقتی می‌خواهم به دانشجویانم توضیحش بدهم، خانم پرستاری را مثال می‌زنم، که وقتی  پدر مرحومم در بیمارستان بستری بود و او شیفت بود، حال پدرم خوب بود. همه چیز هم مرتب بود. ولی امان از وقتی که یک پرستار دیگری  شیفت بود. برای ملاقات پدر که می‌رفتم  بالای سر پدر سرم حاوی آنتی‌بیوتیک که باید نیم‌ساعته می‌رفت هنوز نرفته و از زمانش مدتها  گذشته است. پانسمان روی خط ورید مرکزی خونی است.  پدر هم عصبی و تحریک پذیراست و دنبال بهانه برای دعوا می‌گردد که فرد مربوطه بهانه‌ای درست حسابی برای عصبانی شدنش فراهم می‌کرد. بعد از مثالم می‌گویم آدم باید کاردرست  و کار بلد باشد. جنیوننس داشته باشد.

 

الان که دارم به فارسی می نویسمش یک جور تویش جنون می‌بینم. توی خودش جنی دارد. یعنی برای انجام کارت مجنون شوی. شاید همین جنی بودن در کارِ طبیبِ سعدی بوده که سروده :

«گر طبیبانه بیایی به سر بالینم

به دو عالم ندهم لذت بیماری را»

والا کیست که به خاطر طبیب آرزوی بیماری کند.

 

خیلی‌ها شاید طبیب نباشند. شاید پرستار هم نباشند. اما کارشان را آنقدر با جان و دل و درست انجام می‌دهند که حالت را خوب می‌کنند. لابد آنها هم جنیوننس دارند و جنیانه عمل می‌کنند.

 

مطلب مرتبط:

همدلی (Empathy)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *