پنجاه و هفتم. جاری بودن و حرکت آونگی بین خیالبافی‌ و واقعیت

 

شما کدام هستید؟
1-یک پدیده‌ای را مشاهده می‌کنید و احساساتی می‌شوید، سپس در لاک ذهنی خود فرو می‎روید و مدام در حالت گمانه‌زنی می‌مانید؟
2-کوهی از اطلاعات و داده‌های به دست آمده از پژوهش‌های علمی و آماری را تلنبار می‌کنید و هرگز این جرئت را به خودتان نمی‌دهید که در باره‌ی این داده‌ها فرضیه‌سازی و گُمانه‌زنی کنید و به پیامدهای بزرگ‎تر آن‌ها فکر کنید؟

این دو روش هیچکدام سرانجام خلاقانه‌ای به همراه نخواهند داشت. در روش اول اگر در خیالبافی و زندگی ذهنی زیاده‌روی کنیم آن وقت ممکن است حتی به سایکوز هم مبتلا شویم. پس چه باید کرد؟
باید از جاری بودن و حرکت آونگی و حرکتِ متناوب رفت و برگشتی استفاده کنیم. «در قدم اول، توجه ما به چیزی جلب می‌شود؛ مثلاً یک مسئله، یا پاسخ یک سؤال، یا یک فرضیه‎ی ذهنی، یا هر نوع پدیده‌ی دیگر. ما از نظر ذهنی درگیر آن موضوع می‌شویم و به معنی آن فکر می‌کنیم. هنگام تفکر درباره‌ی آن موضوع، به پاسخ‌ها و توضیح‌های ممکن درباره‌ی آن می‌اندیشیم و احتمالاً حدس‌هایی می‌زنیم. حالا وقتی دوباره برمی‌گردیم و به آن پدیده نگاه می‌کنیم، دید متفاوتی نسبت به آن داریم، چون به ایده‌های مختلفی درباره‌ی آن اندیشیده‌ایم. احتمالا در ادامه، آزمایش‌هایی ترتیب می‌دهیم، یا اقدامی می‎کنیم تا ببینیم حدسیات و گمانه زنی‌های ما چقدر درست بوده است، و در صورت لزوم آن ها را اصلاح می‌کنیم و بهبود می‎دهیم. حالا وقتی، چند هفته بعد یا چند ماه بعد، دوباره به آن پدیده برمی‌گردیم و به آن نگاه می‌کنیم. حقایق و جنبه‌های بیشتر از آن برایمان آشکار می‌شود و به واقعیت‌هایی درباره‌ی آن پی می‌بریم که تا قبل از آن از چشممان مخفی بودند.»

چند روز قبل خانم زهرا بیت سیاح؛ دوست همگروهی ما، پستی با عنوان « بلاگ کردن کتاب چیست؟ | چرا باید یک کتاب بلاگ کنیم؟»  هوا کرد. به نظرم همین بلاگ کردن کتاب هم یک روش حرکت آونگی بین ایده و عمل می‌تواند باشد.

از این روشِ جاری بودن چالز داروین در ارائه‌ی نظریه‎ی خود با عنوان انتخاب طبیعی Natural selection (در حوزه‌ی زیست شناسی فرگشتی) استفاده کرده است.

 

ریچارد باکمینستر فولر مخترع گنبد ژئودزیک،  از این استراتژی در مورد تمام ایده‌هایش استفاده کرده است. او در سال 1933 از نوعی اتومبیل به نام ماشین دایفکسیون رونمایی کرد. ماشینی با ظاهری عجیب و غریب شبیه به یک قطره اشک با سه چرخ. فولر بعد از نمایش عمومی ماشینش متوجه برخی نواقص طراحی شد و اقدام به رفع این نواقص باشد.

با این جمله‌ی سعدی « تا مرد سخن نگفته باشد. عیب و هنرش نهفته باشد.» صحبت از این استراتژی را هم به پایان می‌برم.

مطالب مرتبط: 

پنجاه نکته‌ی اول از کتاب چیرگی

باز کردن ذهن و توجه به بخت یافت و آنالوژی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *