نکته‌ی شصت و یکم. تحمل فشار در جهت شنیدن ندای اصیل درون و شکوفایی

 

جان کولترین (67-1926) آهنگساز و نوازندۀ ساکسوفون جاز آمریکایی؛ امروزه به عنوان اصلی‎ترین الگوی نسل‎های بعدی ساکسوفون نوازان شناخته می‌شود. در ویکی پدیا در مورد او این جمله نقل شده است که او به همراه کلمن هاوکینز، لستر یانگ و سانی رالینز انتظار شنوندگان را برای همیشه از آوای ساز ساکسوفون تغییر دادند.

این سوال در ذهنم ایجاد می‌شود کولترین چطور به این چیرگی و تاثیرگذاری رسیده است؟

اولین نکته به نظرم این بود که  برای او هیچ چیزی به اندازه‎ی یادگیری و افزایش معلوماتش جذاب نبود.

دومین نکته جدیت و از خودگذشتگی او در تمرین بود. به طوری‎که گاهی دهانه‎ی ساکسوفون خونی می‎شد.او تشنه‎ی آموختن و تمرین کردن بود.

سومین نکته این بود که او در اجراهای تکی سبکِ ابداعی خودش را داشت. او با اجرای شیوه‏ی عجیب و نامتعارفش باعث می‎شد شنونده احساس کند در آنِ واحد چند صدای مختلف از یک ساکسوفون دارد به گوشش می‎رسد.

چهارمین نکته این بود که او سعی می‎کرد صدای موسیقی‎اش منحصر به خودش و انعکاسی از عمیق‎ترین احساسات درونی‎اش باشد.

پنجمین نکته مسیر رفت و برگشتی او بود. یعنی درست زمانی که آلبومش موفقیت تمام عیار به دست آورده بود، او چندان هیجان زده نبود و تصمیم گرفت روی ملودی برگردد و آزادانه آنچه درونش هست را ابراز کند؛ به این ترتیب به موسیقی دوران کودکی‎اش بازگشته بود.

در نهایت او مانند یک کیمیاگر عمل می‎کرد و در جستجویی پایان ناپذیر، در پیِ کشف ماهیت و عصاره‎ی خود موسیقی افتاده بود، تا آن را به ابزاری تبدیل کند که بازتابی از عواطف عمیق و ریشه‎دارِ درون خودش باشد.

 

یادمان باشد، بزرگترین مانع و بازدارنده‎ی خلاقیت، ناشکیبایی و بی‎قراری‎مان است. بهترین استراتژی این است که عاشق یادگیری باشیم؛ برای خود یادگیری نه برای مقاصد دیگر.

 

مطالب مرتبط: 

پنجاه نکته‌ی اول از کتاب چیرگی

تحمل فشار قدمی برای رسیدن به شکوفایی و رسیدن به دستاوردِ عالی و خلاقانه

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *