تجربیات

تصور کنید شما معلولیت دارید.

لینک تصویر استفاده شده. خیلی دوست دارم نقاش این نقاشی قشنگ را بشناسم. 



مقدمه : تمرین 6 نهمین گارگاه تولید محتوای آقای شاهین کلانتری به تمرین شروعی درگیر کننده با کلمه تصور کن می پردازد. من اولین تمرین راکه انجام می دهم احساس می کنم می توانم در این قالب یک سری درد دلهایم را بکنم و مخاطب را با خودم همراه کنم. امیدوارم شما در این تمرین همراهم شوید.


 

تصور کنید معلولیت دارید؛ قسمت اول: مشکل مثانه


تصور کنید شما معلولیت دارید. فقط که پای‌تان نمی‌لنگد. دیواره مثانه‌تان ضخیم شده است. باید بتوانید سریع خود را به توالت برسانید. وقتی دیر می‌شود. دیگر اختیار از دست‌تان خارج می‌شود و ادرار جاری می‌شود و لباستان را کثیف می‌کند. حتی شده در حد چند قطره. پس شما نیاز دارید یک فکری بکنید. بهترینش این می‌شود که مایعات مصرفی خودتان را کم کنید. البته باز نمی توانید بیشتر از 3.5 الی 4 ساعت حتی تشنه هم خودتان را نگهدارید. مجبورید بلاخره به دستشویی بروید. مدتی است کشف شده که یکی از دستشویی‌ها که درش هم قفل است توالت فرنگی است و تو می‌توانی از آن استفاده کنی. دستشویی‌ات دارد می ریزد. اما سعی می کنی خودت را کنترل کنی. کلید را برمی‌داری و سراغ در مربوطه می‌روی. فایده ندارد. در همچنان قفل است. سراغ کلید دیگری می‌روی و می‌آوریش و امیدواری که این کلید در را باز کند. اما آن هم فایده ندارد. بعد مأیوس شدن به توالت وسطی معمولی که مال ارباب رجوعان دیگر است پناه می‌بری.

ادامه دارد

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *