سروسامان دادن (سوی) در سوره‌ی سجده و مقایسه با رویکردهای شناختی

سروسامان دادن (سوی) در سوره‌ی سجده و مقایسه با رویکردهای شناختی


بسم الله الرحمن الرحیم

شماره ردیف شماره آیه- نام سوره – شماره سوره عین کلمهء موضوع به کار رفته در آیه شمارهء آیهء ابتدای سیاق

شمارهءآیهء انتهای سیاق

تعداد آیات هر سیاق
12 9- سجده- 32 استوی 1-11 11
13 4- سجده – 32 سواه

ردیف 12 و 13 : 4 و 9- سجده 32

اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلا شَفِیعٍ أَفَلا تَتَذَکَّرُونَ ﴿٤﴾

ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالأبْصَارَ وَالأفْئِدَةَ قَلِیلا مَا تَشْکُرُونَ ﴿٩﴾

  1. خلقت در شش روز: تأکید بر تدبیر حکیمانه (نه عجله) در آفرینش (آیه‌ی 4).
  2. استواء بر عرش: علامه طباطبایی می‌فرماید این تعبیر کنایه از سلطه و مدیریت الهی پس از خلقت است. یا به عبارتی عرش، نماد نظام فرمان‌دهی کیهانی خداوند است. آیه بر اقتدار، علم و ربوبیت مطلق الهی تأکید دارد (آیه‌ی 4).
  3. نفی ولایت و شفاعت غیرخدا: هشدار به مشرکان که در قیامت هیچ یاوری ندارند و اشاره به بی‌نیازی مطلق خدا از هر ولی یا شفیع برای انسان‌ها (آیه‌ی 4).
  4. تذکر: دعوت به تفکر در نشانه‌های الهی و این‌که چرا به خود نمی‌آیید؟ (آیه‌ی 4).
  5. پس از آفرینش مادی انسان (از طین و نطفه)، مرحله‌ی تسویه و نفخ روح مطرح می‌شود. تسویه‌ی انسان: تکمیل خلقت به صورت متعادل (آیه‌ی 9).
  6. نفخ روح: عامل تمایز انسان و منشأ شرافت او (آیه‌ی 9).
  7. نعمت‌های حسی و عقلی: “السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ” (آیه‌ی 9).
  8. کفران نعمت: “قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ” نشانه‌ی غفلت غالب انسان‌ها (آیه‌ی 9).
  9. به انسان سمع (شنوایی)، ابصار (بینایی)، و افئده (دل/درک قلبی) داده شد، ولی انسان کم‌شکر است (آیه‌ی 9).
  10. تسویه + نفخ روح = ساختار فیزیکی + قابلیت‌های ادراکی–اخلاقی انسان ← “افئده” در المیزان: عقل در وجه باطنی، محل ادراک و ایمان.

آیات بعد

یُدَبِّرُ الأمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾ ذَلِکَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿٦﴾ الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإنْسَانِ مِنْ طِینٍ ﴿٧﴾ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ ﴿٨﴾ ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالأبْصَارَ وَالأفْئِدَةَ قَلِیلا مَا تَشْکُرُونَ ﴿٩﴾ وَقَالُوا أَئِذَا ضَلَلْنَا فِی الأرْضِ أَئِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ بَلْ هُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ کَافِرُونَ ﴿١٠﴾ قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ ﴿١١﴾

  1. تدبیر امور از آسمان به زمین، بازگشت به سوی خدا ← زمان کیهانی و نظم ربوبی(آیه‌ی 5).
  2. خداوند دانای غیب و شهود، عزیز و رحیم ← احاطه علمی و مهر تربیتی (آیه‌ی 6).
  3. خلقت نیکو، آغاز از طین، تداوم از نطفه (سلسله‌الخلق) ← مراحل رشد جسمی–زیستی (آیات 8-7).
  4. آیه کلیدی تکرار می‌شود (نشانه‌ی اهمیت بالای آن) ← اعطای حس‌ها + نفخ روح (آیه‌ی 9).
  5. انکار معاد، بی‌اعتقادی به بازگشت، اما خدا باز هم هشدار می‌دهد ← رابطه‌ی بین خلقت و معاد (آیات 10 و 11).

آیات قبل

الم ﴿١﴾ تَنْزِیلُ الْکِتَابِ لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٢﴾ أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِکَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ

  1. با حروف مقطعه (الم) و تأکید بر وحیانی بودن قرآن و راز آن آغاز می‌شود.
  2. رد ادعای افترای قرآن و اینکه قرآن از طرف پروردگار جهانیان نازل شده، و شکی در آن نیست (2).
  3. این پیام برای قومی است که تا کنون هشدار نگرفته بودند← تأکید بر جدید بودن دعوت، حق بودن محتوا، و امکان هدایت (آیه‌ی 3).
  4. این آیات از توحید به معاد حرکت می‌کنند:
    1. نظم خلقت و خلقت هماهنگ و تدریجی جهان (4) ← اثبات قدرت الهی.
    2. آفرینش ویژه‌ی انسان  با روح الهی و قابلیت ادراکی بالا و  شرافت انسان (9) ← تذکر به شکرگزاری.
    3. اما انسان اغلب ناسپاس، غافل، و منکر معاد است (آیات ۱۰–۱۱) ← هشدار به بازگشت به خدا.
  5. در کنار عظمت خلقت و قدرت تدبیر، انسان به‌عنوان موجودی مسئول و مختار در کانون توجه قرار می‌گیرد.

رویکردهای روانشناختی و تطبیق با آیات:

  • رویکرد گشتالت (کل‌نگر):
  • ارتباط جزء و کل:
    • اعضای انسان (جزء) مانند گوش و چشم ← نظام یکپارچه‌ی بدن (کل).
    • خلقت در شش روز (جزء) ← حکمت کلان الهی.
  • تضادها:
    • تقابل شکرگزاری (انتظار) و کفران (واقعیت).
معنا تطبیق اصل
انسان ترکیبی از لایه‌های بدنی، حسی، و معنوی سمع، بصر، افئده + روح انسجام روانی–وجودی
قطع ارتباط با خود واقعی، ناتمام ماندن گشتالت تجربه‌ای شکر اندک در برابر امکانات درونی آگاهی در لحظه
دعوت به همسویی با نظم و معنا در هستی تدبیر خدا بر هستی پذیرش واقعیت

بین این آیات و رویکرد گشتالت‌درمانی تطابق خوب در حوزۀ آگاهی، پذیرش و انسجام وجودی وجود دارد.

  • رویکرد وجودی (اگزیستانسیال):
  • معناجویی:
    • “نَفْخِ رُوح” (9) ← معناداری زندگی انسان در پرتو ارتباط با خدا.
  • اضطراب مرگ:
    • انکار معاد (10) نشانه‌ی فرار از اضطراب وجودی است، ولی آیه‌ی ۱۱ واقعیت مرگ را یادآوری می‌کند.
معنا تطبیق اصل
انسان باید جایگاه خود را در این ساختار پیدا کند خدا آسمان‌ها و زمین را با هدف خلق کرده معنا
آزادی ← مسئولیت اخلاقی و معنوی سمع و بصر و فؤاد داده شده، ولی انسان کم‌شکر است مسئولیت
اصل بنیادین وجودگرایی ← روبه‌رو شدن با پایان آیه‌ی ۱۱: بازگشت به پروردگار مرگ / معاد

بین این آیات و رویکرد وجودی تطبیق بسیار عمیق وجود دارد، آیات ماهیتاً وجودی هستند.

  • رویکرد شناختی-رفتاری (CBT):
  • تحریف‌های شناختی:
    • انکار معاد (10): ناشی از تفکر همه‌یا هیچ (“اگر خدا قادر است، چرا مرده‌ها را الآن زنده نمی‌کند؟”).
  • بازسازی شناختی:
    • آیات 4 و 9 با ذکر نظم خلقت و نفخ روح، این تحریف را اصلاح می‌کنند.
معنا تطبیق اصل
تحریف شناختی درباره هستی و خود منکر بودن معاد، درک نکردن نعمت‌ها شناخت نادرست
خودآگاهی حسی باید منجر به درک معنوی شود آیه ۹: انسان دارای ابزار فهم و حس است اصلاح باور
شناخت ← رفتار ناشکری = انکار خدا و آخرت پیامد باور

بین این آیات و  رویکرد شناختی- رفتاری تطبیق متوسط، در زمینه‌ی تربیت شناختی وجود دارد.

  • رویکرد رشد تحولی (اریکسون):
  • مرحله‌ی تولیدمندی در برابر رکود:
    • شکرگزاری نشانه تولیدمندی (رشد اخلاقی).
    • کفران نشانه‌ی رکود در خودمحوری.
معنا تطبیق مرحله
انسان دارای هویت اخلاقی مستقل است نفخ روح و اعطای فؤاد شکل‌گیری هویت
درک نظام خلقت باعث انسجام روانی می‌شود تدبیر عالم، رجوع به خدا انسجام در برابر ناامیدی

بین این آیات و رویکرد رشدی اریکسون تطبیق خوب وجود دارد.آیات به رشد درونی و مرحله‌ای انسان می‌پردازند.

  • رویکرد اسلامی-اخلاقی:
  • فطرت در مقابل  غفلت:
    • “أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ” (4) ← فطرت الهی انسان.
    • “قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ” (9) ← غلبه‌ی غفلت.
  • تأثیر شکر بر روان:

شکرگزاری اضطراب را کاهش می‌دهد و امیدواری می‌آفریند.

معنا تطبیق اصل
خدا خالق، مدبّر و علیم است ← بنیان توحید عملی آیه‌ی ۴، ۵، ۶ توحید در خلقت و تدبیر
روح الهی و ابزار درک معنوی داده شده آیه‌ی ۹ کرامت انسانی
انسان باید پاسخ‌گو باشد “قلیلا ما تشکرون” مسئولیت اخلاقی

بین این رویکرد و آیات فوق تطابق قوی و مستقیم وجود دارد.

جمع‌بندی نهایی:

  • از منظر تفسیری:
    • آیات 4 و 9 پیوند توحید و انسان‌شناسی را نشان می‌دهند:
      • خداوند مدیر هستی است (4).
      • انسان مخلوقی با روح الهی و نعمت‌های فراوان است (9).
  • از منظر روان‌شناسی:
    • گشتالت: توجه به نظم کلان خلقت و ارتباط اجزای بدن.
    • وجودی: یافتن معنا در پرتو روح الهی.
    • CBT: اصلاح تحریف‌های منکرین معاد.
    • رشد اخلاقی: ضرورت گذار از کفران به شکر.
  • پیام اخلاقی:
    • تذکر به نعمت‌ها و شکرگزاری، راه رهایی از غفلت است.

نکته‌ی برجسته از المیزان:
علامه طباطبایی تأکید می‌کند که نَفْخِ رُوح در آیه‌ی ۹، جنبه ملکوتی انسان را نشان می‌دهد که او را از دیگر موجودات متمایز می‌کند.

آیه کلیدی برای تأمل:
وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ (9):
این آیه سه ابزار شناخت (گوش، چشم، دل) را یادآوری می‌کند و غفلت انسان از استفاده‌ی صحیح از آنها را نکوهش می‌کند.

مطلب مرتبط:

سروسامان دادن (سوی) در سوره‌ی ص و مقایسه با رویکردهای شناختی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *