1401.2.20
با کتاب چیرگی در گروه تلگرامی (من و تو مساوی مای خلاق) آشنا شدم. کتابی که با استفاده از زندگی افرادی که توانسته اند به نحوی به چیرگی برسند توضیحاتش را ارائه می دهد.
امروز در مطالعهی خودم به بخش روی دیگر سکه رسیدم. صحبت از افرادی بود که با ناتواناییها و محدودیتهایی مواجه بودند که میتوانست همه زندگی شان را تحت تاثیر قرار دهد.
تمپل_گراندین که در سه سالگی بیماریش اوتیسم تشخیص داده شد، مثال این بخش بود.
تمپل سه ساله اصلا نمی توانست صحبت کند و پیش بینی میشد تا آخر عمر مجبور باشد زندگی خود را در آسایشگاه سپری کند.
مادر تمپل اما تسلیم نشد و فرزندش را پیش گفتار درمان توانایی برد و این گونه تمپل توانست به مدرسه برود و آموزشهای ابتدایی و اساسی را بیاموزد.
تمپل به علت عملکرد ذهنی متفاوت با دیگران که به شکل تصویری فکر می کرد نه در قالب کلمات، در فهم کلمات یا جملات انتزاعی و همچنین فراگیری ریاضی با دشواری مواجه بود. او در روابط اجتماعیاش با سایر کودکان نیز به علت مورد تمسخر واقع شدن مشکل داشت. با توجه به ذهن بسیار فعال وقتی چیزی وجود نداشت که بتواند خودش را مشغول آن بکند، به سرعت وارد چرخهی احساسات منفی مثل اضطراب شدید می شد.
او برای رفع اضطراب و ناراحتیاش به ارتباط با حیوانات و ساختن اشیاء با دستش روی می آورد. با دیدن قفسه نگهداری squeeze chute حیوانات مزرعهی عمهاش که حیوانات را در حین معاینه ثابت نگه می داشت تا معاینه آنها راحت انجام شود، به فکر ساختن جعبه آغوشگیر برای خود و سایر افراد اوتیسمی افتاد. او با گسترش زمینه تحقیقات و مطالعاتش در زمینهی روانشناسی، بیولوژی و علوم توانست وارد دانشگاه شود. بعد از تحصیل در رشتهی علوم دامی به عنوان آزاد کار (freelancer) شروع به کار کرد. در این دوره به طراحی قفسههای نگهداری کاراتر، کشتارگاههای انسانیتر و سیستم های نظارت و مدیریت بهتر روی حیوانات مزارع پرداخت. او نویسنده شد، به عنوان استاد به دانشگاه بازگشت، تمرین کرد و خودش را به یکی از بهترین سخنرانان در زمینه دام و اوتیسم تبدیل نمود.
در سال ۲۰۱۰ تمپل گراندین توسط تایم ۱۰۰ در فهرست سالیانهی ۱۰۰ فرد تأثیرگذار جهان قرار گرفت. پروفسور گراندین از فعالان رفاه حیوانات و از متخصصین رفتارشناسی حیوانات است و تألیفات معتبری در این زمینهها دارد.
تمپل توانست به نقاط ضعف خود اعتنا نکند و در برابر وسوسه ی دنباله روی از دیگران مقاومت کند. او توجهش را به سمت چیزهای کوچکی هدایت کرد که در آنها خوب بود. رویاپردازی نکرد و برای آیندهاش برنامههای بزرگ و دور از دسترس نچید. به جای آن، تمرکزش را روی مهارتهای ساده و دم دست گذاشت تا در آنها مهارت پیدا کند. سپس از این مهارت به عنوان پایهای برای پیشرفتها و قدمهای کوچک بعدی استفاده کرد.
مأموریت زندگی تمپل در لباس کمبودها و محدودیتهایی که داشت پنهان شده بود. همهی ما انسانها میتوانیم از این استراتژی در برخورد با هر مانع و محدودیتی استفاده کنیم.
با جستجو متوجه میشوم که فیلمی هم به نام تمپل گراندین وجود دارد و نیز سخنرانیاش در تد موجود است.
بدون دیدگاه