رمانهای چهارگانه جان کریستوفر از مجموعهی رمانهای کلاسیک نوجوان
پیش نوشت:
این که چند تا خواهرزاده در سن نوجوانی داشته باشی گهگاه تو را بر میانگیزد که فاصلهی سنی را نادیده بگیری و در آنچه آنها میخوانند و یا میبینند هممسیر و همسفرشان شوی درست مثل نوجوانان همسفر رمانهای چهارگانه جان کریستوفر یعنی ویل و دوستانش شاید هم لاری و دوستانش.
عنوان کتاب و نام نویسنده ونام مترجم :
رمانهای چهارگانه جان کریستوفر
کوههای سفید، شهر طلا و سرب، برکهی آتش و وقتی سه پایهها به زمین آمدند
نویسنده: جان کریستوفر
مترجم: مهرداد تویسرکانی
موضوع:
رمانهای کلاسیک نوجوان
این کتاب در چه زمینه هایی می تواند مفید باشد:
برای رمان خوانهای نوجوان و بزرگسال مفید است.
درباره نویسنده:
جان کریستوفر، با نام اصلی کریستوفر ساموئل یود (به انگلیسی: Christopher Samuel Youd) (۱۲ فوریه ۱۹۲۲ در لنکشایر-۳ فوریه ۲۰۱۲ در سامرست) نویسندهٔ انگلیسی داستانهای علمی-تخیلی است. مهمترین و مشهورترین اثر کریستوفر سهگانه سه پایهها است که در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ نوشته شد. کوههای سفید (۱۹۶۷)، شهر طلا و سرب (۱۹۶۷) و برکه آتش (۱۹۶۸). موفقیت این سهگانه به قدری بود که ۲۰ سال بعد کتاب دیگری با نام وقتی که سه پایهها آمدند نوشت و آن را به چهارگانه بدل ساخت.
کریستوفر در سال ۱۹۷۰ رمان نگهبانان را نوشت که به خاطر آن جایزه گاردین را به دست آورد.
درباره مترجم:
به نقل از ایران کتاب:
((مهرداد تویسرکانی(متولد ۲۴ مرداد ۱۳۴۴ در شهر تهران) یکی از مترجمین سرشناس ادبیات ژانری و ادبیات کودک و نوجوان است که ترجمههای روان او از آثار نویسندگان ژانریای همچون رابرت شکلی، الفرد بستر، جان کریستوفر و دیمون نایت، همگی موید علاقهی عمیق او به ادبیات گمانهزناند. تویسرکانی به عنوان یک پژوهشگر هنر، همیشه از جدی گرفتن فرآوردههای هنری علمیتخیلی صحبت کرده(نگاه کنید به مقالات: درآمدی بر سیر تحول داستانهای آرمان شهری – زمانشهرها و داستانهای زمانشهری – مرگ یا دگردیسی – گذری بر تاریخچه تخیل علمی در ادبیات فارسی کودک و نوجوان) ولی هرگز هم از اظهار علاقهی گیکمندانهی خودش نسبت به اپراهای فضایی ابا نداشته.))
کیفیت گرافیک و چاپ کتاب:
کتابی که من این معرفی را از روی آن مینویسم چاپ پنجم سال 1398 است. کتاب با مقدمهی مترجم شروع میشود که در همان ابتدایش در یک کادر نوشته:
اگر تا به حال کوههای سفید را نخواندهاید، دیباچهی نویسنده را نخوانید، چون داستان را لو میدهد.
برای همین کلاً قید خواندن مقدمهها و دیباچهها را مگر در کتاب چهارم با نام “وقتی سه پایهها به زمین آمدند” را میزنم. در آخرین کتاب چون کلاً ماجرا عوض شده برای این که خط سیر ماجرا را گم نکنم به مقدمه و دیباچهی مترجم و نویسنده مراجعه کردم و خواندم.
جلد کتاب:
در زمینهی سفید جلد عکس یک سه پایه با سه شاخک سبز زیتونی دیده میشود. این تصویر در کتاب اول هم به صورت یک تصویر کوچک در اول فصلها میآید و تصوری از سه پایه ها با شاخکهایشان را به آدم میدهد که به نوع خودش جالب است.
انتشارات و قیمت:
موسسهی انتشارات قدیانی / چاپ پنجم/ 1398/85000 تومان
پایگاه اینترنتی ناشر:
www.ghadyani.org
یک پاراگراف از کتاب:
((دیگر حرفی برای گفتن نمانده بود. هر چه صحنهی سقوط هواپیما در فیلمها دیده بودم، جلو چشمم رژه میرفتند. یک بار که به منزل اندی رفته بودم، مادرش گفت که از پرواز وحشت دارد. او هرگز با هواپیما سفر نمیکرد. آن موقع این رفتار به نظرم خیلی مسخره بود. اما حالا دیگر آن قدرها مطمئن نبودم. در ارتفاع چند کیلومتری زمین، وسط یک لولهء فلزی بودیم. سوخت رو به اتمام و بخت زنده ماندنمان بسیار ناچیز بود. پیش خودم مجسم کردم که مخزن بنزین، ثانیه به ثانیه خالیتر میشود و خودم هم ثانیه به ثانیه بیشتر عرق میریختم.
در ضمن، داشتم به تغییر احساسات هاردی بعد از کلاهکدار شدن هم فکر می کردم. ظاهرا خوشحال و راضی بود. به این ترتیب، انگار واقعاً سه پایهها داشتند صلح و آرامش به ارمغان میآوردند. خب مگر صلح چیز خوبی نبود؟
اما صلح و آرامش واقعی یعنی اینکه مردم یکدیگر را دوست داشته باشند؛ آن هم نه اینکه همهی عشق و علاقهء خود را به یک فرد یا گروه اختصاص بدهند و مثل کلاهکدارها، بقیهء مردم را از یاد ببرند.))
پی نوشت: من این معرفی را طبق دستورالعمل موجود در سایت شاهین کلانتری نوشتم.
بدون دیدگاه